سلام
بازهم میگویم که قصد بنده نه تأیید نه رد است اما از آنجا که بسیاری از دوستان وب نویس تمام هم و غمشان خراب کردن این بازیگر شده ست برخودم لازم میدونم تا صحبت های مثبت در رابطه با ایشون رو هم بنده در حد توانم نشر بدم
متنی که خود خانم امیر ابراهیمی نوشته:
انسانها ، متمدنین ، روشنفکران ، اشرفین مخلوقات و ای دیگران ؛ من اولین و آخرین نفری نخواهم بود که شایعات و اکاذیبی این چنین به او نسبت داده می شود.
بار سنگین بی حرمتی و تهمت را بر دوش ، با دلیل بی گناهی تحمل کردیم. از ما که گذشت ، اما سوال این است ؛ اگر هتک حرمت هایی نه برای آدمی که می شناسید ، نه برای مثلاً زهره شوکت ، که برای شخصی عادی اتفاق بیافتد چه باید بکنیم؟
- بنی آدم اعضای یک پیکرند
بعضی وقتها بد نیست که خودمان را جای دیگری بگذاریم ( این درس تمام ادیان است ) دقیقاً جای دیگری و نه فقط به رسم دلسوزی. من به خاطر شما ، خودم را جای پدری می گذارم که هر روز چشمهای غمگین دخترش را برای دلداری می بوسد و شاید نمی فهمیم که در خلوتش و خودم را جای مادری می گذارم که با شنیدن خودکشی جگرگوشه اش ممکن است همان لحظه قلبش را ببازد و خودم را جای رفیقی می گذارم که شرمش را با غیرت می خورد تا از حقی دفاع کند ...
گه گاهی خودم را جای نارفیقان نیز می گذارم ، شاید که درس غیرت بگیرند و من خودم را جای تمام وجود خودم نیز می گذارم تا برای اثبات سلامتم ، جواب این بی حرمتی ها را بر آیینه دلم ثیقل دهم.
و نهایتاً جایم را به شما می دهم فقط برای یک لحظه ....
از ما که گذشت ....
ایستادیم ،
بی پروا ، می روم و می تازم در مرز بی خوابی و رویا ،
در محمل ریا ، چنان می روم که گویی نه پسی دارم و نه پیش و ، چه شگفت !
این ریا دیگران با من همواره همراه و هم پایند
باور کرده اندکه حقیقت بیش از این ریای من نیست
چگونه برهانم آنان را زین خیال این تَوَهُم
تنها فغان من است
دلشان می شکند! اگر بگویی
ببندید چشمان بی شرمتان را! حوصله شان سر می رود!
اگر بگویم باز نکنید زبانتان را حتی برای دلسوزی من
که آن من ، خود هیچ است و این هیچ ، پر شده است از من
و در نهایت این من ِ من است که می نمایاند خود را
برای هیچ و این من ،
تنها زهرا هزاران تکه شده است برای شما
? زهرا امیر ابراهیمی
¤ نویسنده:ابراهیم جعفری